نقوش و طرح های فرش

تعریف نماد(قسمت دوم)

نقوش گیاهی

در هنرهای متنوع اقوام مختلف مانند معماری نقاشی و کتابت پیکرسازی و حجاری کاشی کاری و شاخه های مختلف صنایع دستی حضور دارند در ایران تا قبل از دوره اسلامی نمادهای گیاهی اغلب تقارن داشته اند و به خصوص در کابردهای معماری این تقارن همیشه به چشم می خورد در منسوجات و بافته هابه طور کلی صنایع دستی نمادهای گیاهی و اشکال گوناگون دیده می شود.

از نمادهای گیاهی مشهور دوره های قبل از اسلام گل نیلوفر یا لوتوس است که گیاهی با خصوصیات ویژه است که این نوع آن مانند ریشه در آب غوطه ور می شوند و سوزنی شکل است .نوع دیگر پهن و روی سطح آب گسترده می شود و نوع سوم به طرف آسمان رشد می کند این گیاه گلی بسیار زیبا که سحرگاهان بازشده وغروب خورشید بسته می شود.

نماد در قالی

در هنر قالی بافی ایران به مشابه یک هنر آنچه گاه از نظرها دور مانده است ارتباط خالق آن با جهان پیرامون است که تجلی آنرا بی واسطه ترین و مستقیم ترین وجه در اثر او می بینیم ، قالی بافی ایران که از باورهای مذهبی اسطوره ای خود در هیچ زمانی سترون نشده ، تفاوت عمده اش با هنرمند غربی در رابطه متافیزیکی با زمین است ، قالی بافی شرقی به ویژه نژاد آریایی آن یعنی بافنده و طراح ایرانی زمین را گسترده معادو معاش می داند شاید از همین روست که در قالی شرقی هر نقش و نقش مایه به عنصری نشانه گون از جهان بالایی تبدیل می شود.

تکرار در ذهن هنرمند شرقی، نمادی است از تکرار روز وشب که نو شدن است از تکرار لحظه که گره در گره پیش میرود به طور دقیق موازی و نه هم معنی با سنت فیثاغورسی که ارث آن ذهنیت غربی است . تجرید در قالی ایران به نشان یا نماد تبدیل می شود . تجریدهایی چون گل سرخ یا ستاره و زینتهایی چون برگ درخت خرما یا گل های بزرگ نگاره های قالی شرق دو زیر مجموعه از نقشها قابل تفکیک از یکدیگرند. نقش هایی که از طبیعت الهام گرفته باشند با شباهت ها و تفاوتهایی که با آن دارند و نقش مایه های هندسی و تجریدی محض، اگرچه نقش مایه هایی به صورت مشترک در هر دو مجموعه پدیدار می شود از جمله نقش های برگ درختان در ایران که بیشترین نقش هاست گل ترنج که نقش های برگ درختان در ایران که بیشترین نقشهاست .

گل و ترنج که به نقشهای گردان نیز معروفند حاصل سفارشی یا به نوعی دخالت غیر مستقیم درباری پادشاهی هستند . ترنجهایی به اشکال بیضی گرد وستاره ای آویزدار و چند ضلعی و … که از همین برگهاست که اشکال فیگوراتیو موتیفهای یک نقش زیبای خطی یا کتیبه ها شکل می گیرند، اندک اندک از قرن هشتم به این سو میهمانی ناخوانده نیز به این موتیفها اضافه و آن نقشی ست به نام ((چی)) که ابری است به شکل گلوله یا نواری با منشا چینی که نمادی از آسمان است از این زمان با فراموش شدن ممنوعیت تصویری نقش انسان و حیوان زدن، ایرانیان در کنار این برگها و گل ها از نقشهایی برگرفته شده از شکار امیران با نزاع آنان با خصم در قال های خود استفاده می کنند. به دومین مجموعه از نقش مایه ها آنچه بیشتر از سایر عوامل به آنها بر می خوریم تکرار منظم و ریاضی نقش مایه هاست. نقش های مجرد یا شکسته که به گمان عده ای اشاره ای به هیچ چیز دیگر نمی کنند حاصل ذهنیتی نا متمدن باشند.

ذهنیتی که هنوز به محکمات از عین نرسیده، این نقش مایه ها اگرچه میان اقوام ابتدایی و نا متمدن بیشتر رواج داشت اما محصول دیدی کیهان شناسانه به پیرامون اند . دیدی که هر شکل با آن تبدیل به چیزی ریاضی و نمادین می شود در هنرهای تجسمی بر می خوریم که به کم کردن دخالت از روند از آفرینش معنای آن شاید همان نقش های مجرد باشند گرچه مسیری تکوینی نقشها هنوز هم در قالی های ترکمن و بلوچ به چشم می خورد، هر نقش در قالی شرقی مجاز است به عالمی که می توان از آن به علائم مثال افلاطونی تعبیر کرد.

منبع
رویا امینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا